قصهی «همیشه بهار» داستان کوتاهی بسیار زیبا نوشتهی یاسین میرزایی است؛ نوجوانی که این کتاب را در ۱۲ سالگی نوشت و انتشارات پیشوک آنرا منتشر کرد.
یاسین دوستدار طبیعت است و این علاقهی وی در نوشتهاش کاملا مشهود است.
***
زمستان نزدیک بود. پرندهها به جنوب کوچ کردند. آنجا هوا گرمتر بود و خوراکِ بیشتری پیدا میشد. اما یک جوجه پرنده که بالَش شکسته بود، نتوانست با آنها برود.
او در هیاهوی باد و هوای سرد گیر افتاد.
تا اینکه فکری به ذهنش رسید…